در این گزارش صعود قصد داریم با متنی صمیمی و به اصتلاح خودمانی داستان ها و اتفاقات و همچنین مواردی که برای صعود به دماوند لازم است از ان اگاه باشید را با شما به اشتراک میگذاریم تا باشد که شما هم به این مهم دست یابید.
گزارش صعود به قله دماوند
داستان ما بخش اول
22.5.1400 ساعت 2:45 بامداد و من دارم هلیا رو بیدار میکنم و قهوه جوش رو اماده میکنم که قبل صعود کمی انرژی بگیریم.
بوران سخت و سنگینی بیرون چادره واقعا حس خوب شب مانی توی ارتفاع 4200 همه این سرما رو میشوره و میبره گرچه بخوایم کمی وا بدیم از سرما یخ میزنیم.
در این حین میلاد و اقای شرعی رو هم صدا میکنم و اونا از توی چادرشون که بغل ما هستن جواب میدن همه اماده ایم ولی بوران کمی اذیتمون داره میکنه.دم غروب بود که برای اولین با ویکس اشنا میشدم بوی جذاب و قابلیت عالی ولی برای هر جا به جز بارگاه سوم دماوند که وسط تابستون یه هوای زمستونی و منفی 14 درجه داشته باشه.بخوام تجربمو براتون باز تر کنم ویکس اول سرد میکنه بعد گرم ولی در هوای خیلی سرد توهم خیس بودن به ادم میده که خودتون میتونید با شرایطی که هست کمی درکم کنید.
بعد صبحونه توی چادر میلاد و اقای شرعی وسایمونو جمع کردیم و اماده رفتن شدیم اما چه رفتنی برای یه دسشویی حداقل 20دقیقه توی صف بودیم خلاصه ان شب فراموش نشدنی فرا رسیده بود قطلاری پر نو متشکل از انسان ها از هر زبانی هر فرهنگی ایرانی خارجی توی راه قله بودند و شکوه اینی که میگم رو فقط باید دید.
مسیر پشت بارگاه سوم رو پیش گرفتیم و به سوی پستونکی(از بارگاه فکر میکنید که اون قله هست ولی به اون
پستونکی میگن) حرکت کردیم ساعت 4 استارت زدیم و حدودا ساعت 8به ابشار یخی رسیده بودیم(منظور از رسیدن به پای اون رسیدن نیست چون ابشار اونور یه دره است و اصتلاحا میگن که رسیدیم و هم ارتفاع با اون شدیم) و از اونجا لشگر شکست خورده هارو میدیدم که یکی بالا میاورد و میرفت پایین یکی گیج میزد و میرفت پایین یکی گریه میکرد و میگفت دوباره نهههه و میرفت پایین خلاصه قراره توی مسیر زیاد حال بد ببینید یا بد شانس باشید خودتونم حالتون بد بشه با همه این اوصاف خیلی با لبخند و اما بی خواب برای صبحونه نیم ساعتی نشستیم و لیمو تازه رو توی نوشابه انرژی زا میریخیم و میخوردیم لبخند رضایت هلیا و میلاد هیچ وقت یادم نمیره یه معجون عالی هم هست که توی کوه های سبک تر امتحان کنید اگر جواب داد برای دماوند براتون عالی اون ترکیبی نیست جز رقص باله 3 نفره نمک و شکر و ابلیمو که به نظر من مرده رو زنده میکنه.
البته در مورد صبحونه زیاد جدی نگیرید که گفتم انرژی زا با لیمو ….
بعد یه افتاب عالی ابر های چرخشی اومدن سراغمون و برف شروع به باریدن کرد خیلی هم فکر اینو کرده بودن که کرامپتون همراه داشته باشن ولی چون ما خیلی با برنامه داشتیم میرفتیم توی نا امیدی دیگران ار بارش نا به هنگام برف ما کرامپتون هارو دراوردیم و به پا کردیم و ادامه دادیم باز هم شرایط خوب و عالی بود و با داستان سرایی های بزرگان کوهستان همراه بودیم. خاطرات.گروه های پر سروصدا و…. چالش اصلی بعد تموم کردن پستونکی دماونده که انگار تمومه هم چی اما واقعا تمومه همه چی؟
پایان بخش اول داستانی گزارش صعود به قله دماوند
لوازم مورد نیاز برای صعود به قله دماوند
a-کوله کوهنوردی بزرگ حداقل 50 لیتری
b- کوله حمله یا سبکتر
c- عصا( دوعدد)
d- عینک دودی طبی
e- چادر کوهنوردی یا چادر معمولی برای فصل تابستان
f- کیسه خواب حداقل منفی 10
g- کفش مناسب و ضد آب
h- لباس گرم و کلاه نورگیر و دستکش مناسب و کلاه زمستانی
i- وسایل شخصی و پخت و پز
j- گاز و سرشعله کوهنوردی
k- جعبه کمک های اولیه
l- هد لایت و باتری اضافه
m- زیرانداز ضد آب برای کیسه خواب
n- گونی برای بسته بندی وسایل
o-کاپشن گرم و مناسب برای فصل زمستان حتی اگر وسط تابستان میروید
p-خوراکی های قندی نوشابه های انرژی زا
q-قرص هایی که فکر میکنید نیاز میشود
r-پول نقد برای خرید از بوفه بارگاه ها
s-امید و ایمان و انگیزه صعود
t-كپسول اکسیژن (برای احتیاط)
مسیر های صعود به قله دماوند
به طور کلی دماوند چهار جبهه اصلی برای صعود داره;
- جبهه غربی
- جبهه شمال شرقی
- جبهه شمالی
- جبهه جنوبی(مسیر معمول صعود)
یک دیدگاه در “گزارش صعود به قله دماوند”